Applicable Translations Español Français Indonesia پښتو Русский 中文 English Türkçe عربي

۷ – ۸

المَلِكُ المَلِيكُ جل جلاله

بخاری از ابن مسعود رضی الله عنه روایت نموده که می‌گوید: یکی از علمای یهود نزد رسول خدا صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: ای محمد، ما چنین آموختیم که الله آسمان‌ها را بر یک انگشت و زمین‌ها را بر یک انگشت و درختان را بر یک انگشت و آب و خاک را بر یک انگشت و سایر مخلوقات را بر یک انگشت قرار می‌دهد و آنگاه می‌گوید: «انا الملک»: «من پادشاه هستم».

پس رسول خدا صلی الله علیه وسلم از باب تصدیق سخنان وی چنان خندید که دندان‌های نیشش آشکار شد؛ آنگاه رسول خدا صلی الله علیه وسلم این آیه را خواند: (وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ) «مشرکان، الله را چنان كه سزاوار اوست، ارج ننهادند؛ حال آنکه در روز قیامت، زمین یكسره در قبضۀ اوست؛ و آسمان‌ها به دست وی درهم‌پیچیده خواهد شد. پاک و منزه است الله؛ و از چیزهایی که با [وی] شریک می‌سازند، برتر است». [الزمر: ۶۷]

کسی جز او نمی‌داند استحقاقش چیست...!

و کسی جز او بر علمش احاطه ندارد...!

و کسی جز او قدر و منزلتش را نمی‌داند...!

و کسی جز او ثنا و ستایش او را به خوبی به‌جا نمی‌آورد...!

بیان و بلاغت و تعبیر، اظهار عجز و تقصیر می‌کنند!

اکنون که می‌خواهیم به ذکر اوصاف پادشاه پادشاهان بپردازیم، شرم و حیا قلب‌های‌مان را پر کرده است! اما این شرافت را داریم که برای اذعان به جلالت و بزرگی پادشاهی او، بینی بر خاک می‌گذاریم؛ و زبان‌ها و قلم‌های ما از شرف مدح و ستایش او برخوردارند؛ و اگر او را پاک شمرده یا تسبیح بگوییم و تمجید کنیم، همگی منتی از جانب الله متعال بر ماست.

وَمَا بَلَغَ المُهْدُوْنَ نَحَوَكَ مِدْحَةً = هر اندازه هم که مدح و ستایش تو را بگویند، نمی‌توانند حق آن را ادا کنند

وَإِنْ أَطْنَبُوْا، إِنَّ الَّذِي فِيكَ أَعْظَمُ = آنچه در تو هست بزرگ‌تر است

در سایه‌ی اسم «الملک»:

(هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ) «او الله است که معبودی [به‌حق] جز او نیست؛ [اوست] فرمانروا». [الحشر: ۲۳]

پس پروردگار ما ذاتی است که امر و فرمان او در فرمانروایی و پادشاهی‌اش نافذ است؛ او فرمانروای تمام هستی است؛ پادشاهی او کامل است؛ مالک روز جزاست و صاحب و مالک مخلوقات که پادشاهی مافوق او نیست؛ و هرچیزی هست در مرتبه‌ی پایین‌تر از اوست؛ در همه‌ چیز تصرف دارد و هیچ مانع و مقابلی ندارد.

مَلِكٌ عَزِيزٌ لَا يُفَارِقُ عِزَّهُ ... يُقْضَى وَيُرْجَى عِنْدَهُ الغُفْرَانُ ... مَلِكٌ لَهُ ظَهْرُ الفَضَاءِ وَبَطْنُهُ ... لَمْ تُبْلِ جِدَّةَ مُلْكِهِ الأَزْمَانُ = پادشاه عزتمند و چیره‌ای است که عزت از او جدا نمی‌شود؛ قضاوت می‌کند و امید بخشش به درگاه اوست. پادشاهی است که درون و بیرون فضا از آن اوست، پادشاهی او با گذشت زمان کهنه نشده است.

مَلِكٌ هُوَ المَلِكُ الَّذِي مِنْ حِلْمِهِ ... يُعْصَى بِحُسْنِ بَلَائِه وَيُخَانُ ... يَبْلَى لِكُلِّ مُسَلْطَنٍ سُلْطَانُهُ ... وَاللهُ لَا يَبْلَى لَهُ سُلْطَانُ = پادشاهی است که از بردباری او، نافرمانی می‌شود و به او خیانت می‌گردد. هرکه پادشاهی دارد، پادشاهی او کهنه می‌شود، اما پادشاهی الله کهنه نمی‌شود.

پس پادشاهی و فرمانروایی حقیقی تنها برای الله متعال است؛ و هیچکس در آن شریک او نیست؛ و هرکس مالک چیزی است، از این جهت است که الله متعال این تملیک را برای او میسر نموده است. رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هیچ مالکی جز الله عزوجل وجود ندارد». و در روایتی آمده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هیچ پادشاهی جز الله نیست». [هر دو حدیث به روایت مسلم]. (قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) «[ای پیامبر،] بگو: بارالها، ای فرمانروایِ هستی، هرکس را بخواهی حکومت می‌بخشی و از هر‌کس بخواهی حکومت را بازپس می‌گیری؛ و به هرکس بخواهی عزت [و قدرت] می‌دهی و هرکس را بخواهی خوار می‌داری. [پروردگارا،] خوبی به دست توست و بی‌گمان، تو بر هر چیزی توانایی». [آل عمران: ۲۶]

پروردگار ما مالک خزاین آسمان‌ها و زمین است؛ خیر و خوبی در دست اوست، هرکس را بخواهد روزی می‌دهد.

الله عزوجل مالک مرگ و حیات و برانگیخته شدن پس از مرگ و نفع و ضرر است؛ و همه‌ی امور به او بازمی‌گردد.

هرگونه بخواهد در فرمانروایی خود تصرف می‌کند؛ هر روز در کاری است؛ از رسول خدا صلی الله علیه وسلم در حدیث صحیحی ثابت است که فرمودند: «از کارهای او این است که: گناهی را می‌بخشد و اندوهی را برطرف نموده و گشایش حاصل می‌کند و گروهی را بالا می‌برد و گروهی را پایین می‌آورد». [حدیث حسن. به روایت ابن ماجه].

و این پادشاهی و فرمانروایی الله متعال است که به هرکس بخواهد می‌دهد: (وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ) «و الله فرمانرواییِ خود را به هر‌کس که بخواهد می‌دهد». [بقره: ۲۴۷]

در مسند امام احمد روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «زمانه را دشنام ندهید و بد و بیراه نگویید که الله عزوجل می‌فرماید: من زمانه هستم؛ روزها و شب‌ها برای من است؛ آنها را تجدید نموده و [کهنه می‌کنم و] از بین می‌برم و پایان می‌دهم و پادشاهان را پس از یکدیگر می‌آورم». [حدیثی صحیح است و ابتدای آن در صحیح مسلم روایت شده است].

أَيْنَ المُلُوْكُ ذُوُوْ التِّيِجَانِ مِنْ يَمَنٍ ... وَأَيْنَ مِنْهُمْ أَكَالِيلٌ وَتِيجَانُ = پادشاهان تاج‌دار یمن کجا هستن و کجاست تاج‌های‌شان.

أَتَى عَلَى الكُلِّ أَمْرٌ لَا مَرَدَّ لَهُ ... حَتَّى قَضَوْا فَكَأَنَ القَوْمَ مَا كَانُوْا = بر همه‌ی آنها امری گذشته که راه گریزی از آن نیست؛ چنان از بین رفته‌اند که گویا اصلا نبوده‌اند.

شیطان برای آنها زینت می‌دهد...

زمانی که الله متعال به فرعون پادشاهی داد، وی گمان کرد که مالک حقیقی است؛ پس تکبر نموده و سرکشی کرد و به مردم ظلم نمود. تا جایی که برای خود مدعی پادشاهی و الوهیت شد. (وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرِي) «فرعون گفت: ای بزرگان، معبودی جز خود برای‌تان نمی‌شناسم». [القصص: ۳۸] پس الله متعال او را نابود کرد و تا روز قیامت عبرتی برای پادشاهان زمین قرار داد؛ تا مبادا پادشاهی، آنان را به طغیان و سرکشی وادارد و اصل و ضعف و بازگشت خود را فراموش کنند.

با اینکه پادشاهان در زندگی دنیا شبه مالکیتی دارند؛ چنانکه مالک ملک و قصرها و باغ و بوستان‌ها و طلا و نقره هستند، اما یکی از این دو مسیر را در پیش دارند: یا اینکه خود از بین می‌روند و یا آنان را از دست می‌دهند؛ چون مالکیتی از بین رفتنی و عاریتی و موقتی است.

به این ترتیب الله متعال به آنان یادآوری می‌کند که بازگشت‌شان به سوی اوست: (وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ) «و فرمانروایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن دو قرار دارد، از آنِ الله است و بازگشت [همه] به سوی اوست». [المائدة: ۱۸]

و رسول خدا صلی الله علیه وسلم از اینکه کسی «ملک الملوک: پادشاه پادشاهان» نامیده شود، نهی کرده است؛ چنانکه در صحیحین روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «بدترین اسامی نزد الله، اسم مردی است که پادشاه پادشاهان (شاهنشاه) نامیده شده است».

مالک روز جزا...

روز قیامت، الله متعال آسمان‌ها را با دست راستش و زمین را با دست دیگرش می‌گیرد، چنانکه فرموده است: (وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ) «مشرکان، الله را چنان كه سزاوار اوست، ارج ننهادند؛ حال آنکه در روز قیامت، زمین یكسره در قبضۀ اوست؛ و آسمان‌ها به دست وی درهم‌پیچیده خواهد شد. پاک و منزه است الله؛ و از چیزهایی که با [وی] شریک می‌سازند، برتر است». [الزمر: ۶۷]

در صحیحین از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «روز قیامت الله متعال زمین را در دستش می‌گیرد و آسمان را با دست راستش می‌پیچاند، سپس می‌فرماید: من پادشاهم، کجا هستند پادشاهان زمین؟».

و در صحیح مسلم از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «روز قیامت الله عزوجل آسمان‌ها را می‌پیچاند؛ سپس آنها را با دست راستش می‌گیرد و آنگاه می‌گوید: من پادشاهم، جباران کجایند؟ متکبران کجا هستند؟

سپس زمین‌ها را با دست چپش می‌پیچاند، سپس می‌گوید: من پادشاه هستم، جباران کجایند؟ متکبران کجا هستند؟».

در روز قیامت پروردگار متعال ندا می‌دهد که: (لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ)؟ «امروز فرمانروایی از آنِ کیست؟» و کسی پاسخ نمی‌دهد! آنگاه الله متعال خودش پاسخ خود را می‌دهد و می‌فرماید: (لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ) [غافر: ۱۶] «از آنِ الله یگانه‌ی پیروزمند».

پادشاهی او کامل است:

با اینکه الله متعال فرمانروا و بی‌نیاز از عبادت ماست، اما از نمودهای زیبای احسان و فضل و بخشش او نسبت به بندگانش، مقرون نمودن نام «الملک» به برخی از نام‌هایش است تا در نتیجه‌ی آن، دل‌ها آرام گرفته و مشتاق دیدار او شوند؛ الله متعال می‌فرماید: (الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ (۳) «بخشندۀ مهربان است مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) مالک روزِ جزاست». [الفاتحة: ۳-۴]، و می‌فرماید: (هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ (۲۲) «او بخشندۀ مهربان است. هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ) او الله است که معبودی [به‌حق] جز او نیست؛ [اوست] فرمانروا». [الحشر: ۲۲-۲۳] و الله متعال به ما خبر می‌دهد که فرمانروایی نیکو و کامل نمی‌گردد مگر با نیکی کردن و رحمت و بخشش؛ و چنین است که الله متعال پادشاه و فرمانروایی مهربان است.

و پادشاهی پروردگارمان پاک و مبرا از همه‌ی نقص‌هاست: (يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ) «آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، تسبیحِ الله را می‌گویند؛ [الله] که فرمانروا، منزّه [و] پیروزمندِ حکیم است». [الجمعة: ۱]

و از آنجا که بر پادشاهان زمین عیب و نقص عارض می‌شود و گرفتار غرور و شهوت‌ها و ظلم و جور می‌شوند، الله متعال به ما خبر داده است که پادشاهی و فرمانروایی او کامل است و جامع همه‌ی صفات کمال و نیکو؛ و بر این اساس بود که وقتی رسول خدا صلی الله علیه وسلم نماز وتر را سلام می‌داد، سه بار می‌فرمود: «سُبْحَانَ المَلِكِ القُدُّوْسِ»: «پاک و منزه است پادشاه پاک (از هر نقص و کاستی)». و در بار سوم صدایش را بلند می‌کرد. [حدیث صحیح. به روایت نسائی].

اما چیزی که بر بنده واجب است، حمد و ستایش الله متعال به خاطر فرمانروایی و رحمت اوست؛ و اینکه همواره و مداوم ثنا و ستایش او را بگوید. الله متعال می‌فرماید: (لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ) «فرمانروایی از آنِ اوست و سپاس [و ستایش نیز] از آنِ اوست». [التغابن: ۱] الله متعال در پادشاهی و فرمانروایی‌اش محمود و ستوده است؛ چراکه پادشاهی بی‌حمد و ستایش مستلزم نقص است؛ و حمد و ستایش بی‌فرمانروایی، مستلزم عجز و ناتوانی؛ و حمد و ستایش توام با فرمانروایی، نهایت کمال و جلال است.

از مصادیق جلال و بزرگواری پادشاهی او این است که هرکس به او پناه ببرد، پناهش می‌دهد و هیچکس را توان پناه دادن و حمایت از کسی نیست که الله متعال اراده‌ی نابودی و هلاکت او را کرده است. (قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ) «بگو: اگر می‌دانید، [بگویید] فرمانرواییِ همه چیز به دست کیست؟ و [کیست که] پناه می‌دهد و کسی در برابر [عذابِ] او پناه‌داده نمی‌شود؟». [المؤمنون: ۸۸]

يَا مَالِكًا هُوَ بِالنَّوَاصِي آخِذُ ... وَقَضَاؤُهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ نَافِذُ = ای مالکی که پیشانی‌ها را می‌گیرد و حکم او در هر چیزی نافذ است.

أَنَا عَائِذٌ بِكَ يَا كَرِيمُ وَلَمْ يَخِبْ ... عَبْدٌ بِعِزِّكَ مُسْتَجِيرٌ عَائِذُ = ای بخشنده، من به تو پناه می‌آورم و هیچ بنده‌ای که به عزت تو پناه آورده باشد، زیان نمی‌بیند.

ای کسی که پادشاهی او از بین نمی‌رود!

سیره نویسان می‌گویند: «زمانی که هارون الرشید قصر خود را که در آن زمان در زیبایی و شکوه نظیر نداشت، بنا کرد، مردم برای تبریک گفتن نزدش رفتند، ابوالعتاهیه نیز همراه آنان وارد شد پس برخاست و چنین سرود:

عِشْ مَا بَدَا لَكَ سَالِـمًا ... فِي ظِلِّ شَاهِقَةِ القُصُوْر ... يُسْعَى إِلَيْكَ بِمَا اشْتَهَيْتَ ... لَدَى الرَّوَاحِ وَفِي البُكُوْر ... يُجْرَى عَلَيْكَ بِمَا أَرَدْتَّ ... مَعَ الغُدُوِّ مَعَ البُكُوْر = هر چند برایت مقدور باشد سالم و خوشحال در سایه‏‌ی کاخ‌های بلند زندگی کن! درحالى‌که صبحگاهان و شامگاهان آنچه مورد علاقه توست و دوست داری برایت فراهم می‌شود.

فَإِذَا النُّفُوْسُ تَقَعْقَعَتْ ... فِي ظِلِّ حَشْرَجَةِ الصُّدُوْر ... فَهُنَاكَ تَعْلَمُ مُوْقِنًا ... مَا كُنْتَ إِلَّا فِي غُرُوْر = ولى هنگامى که جان در فضاى سینه به تنگ آید به یقین خواهى دانست که عمرى در غرور و غفلت بودى.

پس هارون چنان گریست که بر زمین افتاد؛ و در طی کمتر از یک ماه، از دنیا رفت».

هارون، همان کسی که به ابر می‌گفت: هرجا که می‌خواهی بِبار که خراج تو به من خواهد رسید؟! هارونی که یک سال حج می‌کرد و یک سال جهاد!

عبدالملک بن مروان - کسی که در دوران خودش حاکم جهان اسلام بود - در حالی که سختی‌ها و دشواری‌های مرگ را سپری می‌کرد و در سکرات موت به‌سر می‌برد، صدای رختشوی پیرامون قصر را شنید که با خوشبختی و آرامش، آواز می‌خواند؛ عبدالملک با شنیدن صدای او گفت: ای کاش من هم رختشو بودم، ای کاش پادشاهی و خلافت را نمی‌شناختم! سپس از دنیا رفت.

و دیگری می‌گوید: ای کسی که پادشاهی و فرمانروایی او از بین نمی‌رود و پایان نمی‌یابد، به کسی که پادشاهی او از بین می‌رود، رحم کن؛ و زمانی که سعید بن مسیب این کلمات را شنید، در پاسخ به آن گفت: «حمد و ستایش برای الله متعال است که آنها را چنان نمود که در سختی‌های مرگ به سوی ما فرار می‌کنند و ما به سوی آنها فرار نمی‌کنیم».

درِ خانه‌ی پادشاه را بزن!

خواننده‌ی گرامی، بیماری تمام می‌شود و وضعیت مصیبت‌دیده تغییر می‌کند و گناه بخشیده می‌شود و بدهی پرداخت می‌گردد و زندانی آزاد می‌شود و مسافر از راه می‌رسد و نافرمان توبه می‌کند و فقیر ثروتمند می‌شود... و همه‌ی اینها به دست پادشاه پادشاهان است؛ پس همیشه و در هر لحظه باید پناه و امیدت الله متعال باشد؛ به ویژه در پایان شب؛ چراکه الله متعال همه شب به آسمان دنیا نزول کرده و ندا می‌دهد: «من پادشاهم، من فرمانروایم، چه کسی مرا دعا می‌کند و به فریاد می‌خواند تا او را اجابت کنم؟ چه کسی از من درخواست می‌کند تا به او ببخشم؟ چه کسی از من طلب مغفرت و آمرزش می‌کند تا او را ببخشم؟ و همواره چنین است تا اینکه فجر روشن می‌شود» [به روایت مسلم].

و پیامبر ما صلی الله علیه وسلم - که داناترین مخلوقات به الله متعال بود و بیش از هر کسی او تعالی را عبادت می‌کرد - ما را تشویق نموده تا همواره و مداوم، مستقیما پس از ادای نمازها و نیز چون شبانگاه ترسیدیم و از خواب پریدیم، به پادشاهی الله متعال اقرار کنیم. و این اعتراف در ضمن اوراد ما در صبح و شام؛ و نیز بعدِ بازگشت از سفر باشد؛ و اگر آن را صد بار در روز تکرار کنی از رستگاران خواهی بود.

از رسول خدا صلی الله علیه وسلم به صورت صحیح روایت است که فرمودند: «هرکس در روز صد بار بگوید: «لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» ثواب و پاداش آن برای او برابر است با آزاد کردن ده برده؛ و برای او صد نیکی نوشته می‌شود و صد بدی از پرونده‌ی اعمال او پاک می‌شود؛ و آن روز تا شب دژی برای او از شر شیطان خواهد بود؛ و کسی عملی برتر از او انجام نخواهد داد مگر اینکه عملی بیش از این داشته باشد». [به روایت بخاری و مسلم].

بارالها، ای مالک روز جزا، بهترین ایام عمرمان را روزهای پایانی زندگی‌مان قرار بده و حسابرسی را بر ما آسان بگردان، ای پروردگار جهانیان…